فانتزیم اینه 1 شب، فقط 1 شب تا صبح بشینم پای نت
مامانم 675 بار نیاد بگه چی کار میکنی
(اگه مشغول درس خوندم باشم 1 دفم بیدار نمیشه ها)
یکی از فانتزیام اینه که:
یه کیف دستی مردونه پیدا کنم که توش پر از تراول و چک باشه به ارزش 5/6میلیارد
منم روحیه انسان دوستیم گل کنه بگردم صاحبشو پیدا کنم بعد یارو از امانت داری من خوشش بیاد و بگه بیا دختر منو بگیر منم در کمال ناباوری قبول کنم
میگی چقدر بی جنبم نه عزیز من
اون موقع که کیفو پیدا کردم نخواستم که پولو خرج کنم ولی اون موقع که دخترشو گرفتم خیلی راحت پولارو خرج میکنم
مثل اینکه میگن هلو بپر تو گلو
بعله بعله یه همچمین آدم باهوشیم من
یکی از فانتزیام اینه که
با مخاطب خاصم دعوام بشه بعد اون منو هل بده و سرم بخوره گوشه میز و ضربه مغزی بشم بمیرم و مخاطب خاصم رو ببرن زندان
بعدش ولی دم ( مادرم ) رضایت ندن و بگن باید حتما قصاص بشه
و در یک سپیده دم سرد درحالی که مخاطب خاصم یه شلوار گا گلی بپوشیده با قدم های لزان بره روی چهارپایه و موقعی که مامورمیخواد طناب رو بندازه گردنش یه صدایی از دور داد بزنه نه! ننننننه!
بعد ببینن که مامانم بیاد پیشونی مخاطب خواصم رو ببوسه و طناب رو بندازه گردنش و بگه بوئینگ من که رفت......
رو کنه به مخاطب خاصم وبگه تو هم برو به جهنم و سپس چهارپایه رو هل بده و با یک نوای غم انگیز دوربین سایه مخاطب خاصم رو که داره بالای طناب دار میلرزه نشون بده و سپس آرام وآرام بره رو به آسمون
سنگ دل هم خودتونین
فانتزي من اينه بدونم وقتي رفتيم بهشت از
كدوم درخت بايد سيب بخوريم عايا؟؟!!!!!!
فانتزی من اینه که اون صفحه تبلیغاتی که باز میشه و میگه اگه این صفحه را ببندید دیگر باز نمی شود مرد باشه و به حرفش عمل کنه
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.